نقشه ذهنی در 3 گام به شما می گوید برای چه شغلی ساخته شده اید!

نقشه ذهنی در 3 گام به شما می گوید برای چه شغلی ساخته شده اید!

بدترین چیز بعد از عدم رضایت شغلی این است که نتوانید آن کار را ترک کنید زیرا هیچ ایده ای برای شغل جدید ندارید. یک ایده حتی اگر داشتید حالتان بهتر می شد.
بهترین راه برای آنکه از شغل تان جدا شوید، استفاده از نقشه ذهنی است.
آقایان Burnett و Evans درسی به نام "زندگی تان را طراحی کنید" در دانشگاه استنفورد، تدریس می کنند که یک کتاب هم با همین نام منتشر کردند. در این کتاب می آموزید که چگونه می توان نقشه ذهنی رسم کرد و این نقشه ذهنی چگونه کار می کند.
این نقشه ذهنی یک نتیجه ملموسی است از بازی با همبستگی اندیشه هایی که مرتبط با شغل است. در ادامه با هم انجام می دهیم:


گام 1: یک موضوع انتخاب نمایید.

موضوعی که خوشحالتان می کند را انتخاب نمایید. موضوع می تواند هر نوع مسئولیت کاری که از آن لذت می برید باشد.


گام 2: 5 الی 6 مورد از موارد مرتبط با ایده اصلی را بنویسید.

اولین چیزی که به ذهن تان می رسد را یادداشت نمایید. همین رویه را ادامه دهید و کلمات مرتبط با کلمه قبلی که نوشتید را بنویسید. آنقدر این کار را ادامه دهید تا مطمئن شوید که 3 دور کامل دور کلمه اول، لغت نوشته اید.
به خودتان 5 دقیقه زمان دهید، تا 2 گام اول را انجام دهید.


گام 3: ارتباطات مرحله دوم را بسازید.

دور بعضی از لغاتی که در انتهای ارتباطات نوشته شده اند و بیشتر به آنها علاقه دارید را خط بکشید. لغات را باهم قاطی کنید تا ایده جدید بدست آورید.
نقشه ذهنی کامل شده تان احتمالا شبیه به این است:



اگر نقشه های ذهنی خود را برای ما از طریق آیدی تلگرام sematec@ بفرستید، همینجا منتشر می کنیم!



همانطور که می بینید، ممکن است برخی لغات انتخابی شما به هم مرتبط نباشند.
اگر کلماتی که دورش خط کشیدید را با هم مخلوط کنید، “English class”، “actress”، “grade school” و “tweens” با این جمله مواجه می شوید: مربی تئاتر دبیرستان.
همچنین ممکن است فردی که این نقشه ذهنی را برای خودش رسم می نماید، در شغل فعلی خود نیز بماند و برای مخاطبان جوان نمایشنامه بنویسد. انتخاب های شما بی شمار است.
آقایان پروفسور Burnett و Evans می گویند که نقشه ذهنی 2 تا از قوانین Design Thinking را پیاده می کند:
1- زمانی که گزینه های زیادی داشته باشید، بهتر انتخاب می کنید.
2- هیچ گاه اولین راه حل را برای مشکل انتخاب نمی کنید.

به بیانی دیگر، زمانی که یک راه حل به ذهن تان می رسد با خوشحالی شروع به پیاده سازی آن نکنید، احتمالا این ایده ای نیست که دنبالش بوده اید. کمی وقت بیشتری بگذارید و خلاق تر رفتار کنید، قطعا با نتیجه بهتری رو به رو می شوید.
مجبورید که در میان ایده های ناکارآمد بگردید تا ایده مناسب را پیدا کنید.
اصلا از مواجه شدن با ایده های احمقانه نترسید. این سکویی برای جهش شما به سمت ایده هایی نو و عملی است.


تاریخ درج: 1395/11/17
دانلود مقاله