۵ راه برای عبور از موانع برنامه نویسی

۵ راه برای عبور از موانع برنامه نویسی

خسته، درهم شکسته، سردرگم یا بی هدف؛ هر برنامه نویسی در دوران کاری خود بدون تردید دچار این احساسات خواهد شد. احساسات مخربی که اگر به صورت کامل بر آنها غلبه نشود، تاثیری عمیق بر پیشرفت کدنویس ها برجای گذاشته و حتی ممکن است به ترک این حرفه منجر شود.
اگر علی رغم برخورداری از توان فنی کافی، گاهی اوقات حس کرده اید قادر به نوشتن کد نیستید، احتمالا به چیزی برخورده اید که به عنوان مانع برای برنامه نویس شناخته می شود؛ همان سدی که بسیاری از نویسندگان هم گاهی پشت آن گیر می افتند.
غلبه بر موانع ذهنی به هیچ وجه ساده نیست اما نکته امیدوارکننده اینجاست که همیشه دلیل برای آن وجود دارد. اگر ریشه مشکل را به خوبی شناسایی کنید، می توانید کاملا بر مانع غلبه کرده و به حرکت در مسیر موفقیت ادامه دهید.
در ادامه به بررسی برخی از رایج ترین موانع برنامه نویسی و راه های گذر از آن پرداخته ایم.



1- درماندگی

اولین ریشه از موانع برنامه نویسی که معمولا تازه کاران را درگیر خود می کند، درماندگی است. در این مواقع برنامه نویس آنچنان در هم می شکند که عملا از کار بازمانده و برای فرار از مشکل به سرگرمی هایی نظیر تماشای فیلم پناه می برد.
خود درماندگی را می توان به دو مشکل کوچکتر تقسیم کرد: فقدان دانش یا مشکل در مدیریت وظایف.
فرض کنید شما به عنوان یک کارآموز کدنویسی استخدام شده اید و وظیفه پاکسازی چند باگ در یکی از ابزارهای داخلی شرکت به شما سپرده شده است. بدین منظور باید با میلیون ها خط کد و هزاران صفحه مستندات سر و کله بزنید که چندان هم خوانا نیستند.
کار را از کجا شروع می کنید؟ واضح است که اصلا شرایط ایده آلی نیست و می تواند اشتیاق هر برنامه نویسی تازه کاری برای فعالیت را در نطفه خفه کند.
در چنین شرایطی بهتر است چالش را به بخش های کوچکتر تقسیم کنید. سپس برای برآورد میزان پیشرفت، یک لیست انجام وظایف از این بخش های کوچک تهیه کنید.





راهکار دیگر تقویت مهارت های فنی و برنامه نویسی است. برای مثال فراگرفتن یک زبان جدید یا مطالعه کتاب های مرتبط به این حوزه به افزایش اعتماد به نفستان کمک شایانی خواهد کرد. اگر مطالعه کتاب با ذائقه تان جور درنمی آید، بد نیست به فکر شرکت در دوره های کدنویسی آنلاین باشید. هرچه مهارت تان بیشتر باشد، احتمال افتادن در دام درماندگی کمتر خواهد بود.



2- ترس از شکست

این مورد هم به درماندگی بی ربط نیست اما قربانیان زیادی دارد و علاوه بر افراد تازه کار، می تواند حرفه ای ها را هم درگیر خود کند.
در چنین حالتی شما می دانید که قرار است چه کاری انجام دهید و از مهارت کافی برای اجرای آن هم برخوردارید اما آن چنان استرسی به شما وارد شده که اعتماد به نفستان را از دست داده و حتی قادر به شروع پروژه هم نیستید. این استرس گاهی باعث می شود کدنویس ها عطای این حرفه را به لقایش ببخشند.
البته بسیاری اساسا مخالف چنین چیزی هستند، برای مثال به این حرف های بیل شیندلر، متخصص XML و مشاور نرم افزار سیستم دقت کنید:
هیچ وقت از چنین چیزی اذیت نشده ام. چرا به مردم اجازه می دهیم به خاطر موارد احمقانه ای مثل موانع برنامه نویسی از زیر کار در بروند. تنها راه حل برای عبور از آن شروع کدنویسی است، دقیقا همانطور که نویسنده ها باید با نوشتن از آن خلاص شوند.
با این وجود افرادی که با این چالش های ذهنی دست و پنجه نرم کرده اند، پیشنهادات و راه حل های عملی تری برای آن در آستین دارند، برای مثال یک استراحت و خواب کوتاه، پیاده روی در طبیعت و حتی مدیتیشن. سایت اسلش‌دات در این باره می گوید:
مدیتیشن را می توان به دیفرگ هارد درایو، پاکسازی حافظه کش و دور انداختن فایل های موقتی تشبیه کرد.
کارایی مدیتیشن در کاهش اضطراب و پاکسازی ذهن از نگرانی ها، ثابت شده است.
با این وجود در نهایت ترس از شکست مساله ای درونی است که باید بر آن چیره شوید. شاید گفتن اینکه فقط دست به کار شوید،چندان ایده موثری نباشد اما گاهی اوقات آستین ها را بالا زدن، بهترین روش برای غلبه بر ترس از شکست است.



3- دلزدگی

اغلب برنامه نویسان برای افراد دیگری کار می کنند و گاهی همین عامل باعث از بین رفتن انگیزه آنها می شود. در چنین مواقعی ممکن است این فکر به سراغشان بیاید که این شغل یا پروژه فاقد معنی واقعی است.
انگیزه از نظر علمی به دو شکل ذاتی و بیرونی نمود پیدا می کند. انگیزش بیرونی مفهومی است که باعث می شود شما به کاری که تمایل ندارید دست بزنید، برای مثال دستمزد، پاداش یا تهدید جزو انگیزه های بیرونی هستند.
انگیزش ذاتی اما از درون خود فرد نشات می گیرد. در این حالت حتی اگر هیچ پاداش بیرونی در کار نباشد، شما با میل خود به انجام یک کار می پردازید. گاهی اوقات ممکن است در معرض انگیزه های مختلفی از هر دو نوع قرار داشته باشید. اما اگر تنها پای نمونه های بیرونی در میان باشد، ممکن است ناگهان از خود بپرسید من اینجا چه می کنم؟





در این حالت دو راه بیشتر ندارید. یا باید برای پروژه های فعلی یک انگیزه درونی بیابید یا پروژه ای دیگر پیدا کنید که از نظر درونی هم شما را قلقلک دهد.
انگیزش درونی در چشم انداز و ماموریت خلاصه می شود. آیا شما شخصا در به نتیجه رسیدن پروژه سرمایه گذاری کرده اید؟ آیا به اهداف و عقاید شرکت باور دارید؟ آیا نسبت به کاری که انجام می دهید احساس مسئولیت و مالکیت دارید؟
اگر جواب این سوالات منفی است شاید بد نباشد دنبال راهی برای سرمایه گذاری شخصی باشید. سعی کنید پروژه یا حتی فقط بخشی از آن را مال خود کنید. در بدترین حالت هم اگر حتی به اندازه سر سوزنی انگیزه ذاتی پیدا نکردید، شاید زمان آن فرا رسیده که در مکان دیگری رویاهایتان را دنبال کنید.



4- خستگی

بعضی برنامه نویس ها به ویژه افرادی که تجربه بالایی در چنته دارند، گاهی اوقات علاقه خود به کدنویسی را از دست داده و دچار خستگی مفرط می شوند. این مورد با دلزدگی که قبلا درباره آن صحبت کردیم متفاوت است چون بیشتر مهارت بالا، کار دست فرد می دهد.
برای مثال زمانی که پروژه ها بیش از حد ساده، بی اهمیت یا پیش پا افتاده باشند، مغز شما مرتبا روی حالت راهبری خودکار قرار می گیرد. درصورت ادامه این روند درگیری شما در پروژه ها کمتر شده و انگیزه تان کاهش پیدا می کند. راه حل این مشکل یافتن یک پروژه دشوار برای به چالش کشیدن خودتان است.





اگر برای شرکت یا سازمانی کار می کنید می توانید داوطلب قبول مسئولیت های بزرگتر شوید. به جای پاکسازی باگ ها و پیاده سازی ابزارهای کمکی، به فکر ماموریت های بزرگتر یا پیوستن به تیم شاخص تری باشید. این خواسته همیشه با جواب مثبت همراه نمی شود اما بد نیست شانستان را امتحان کنید.
روش دیگر که عملی تر است در دست گرفتن یک پروژه شخصی جانبی است. برای مثال سعی کنید ابزاری را در حوزه هایی که به زمینه کاری شما ارتباطی ندارد، توسعه دهید. اگر در طول روز سرگرم طراحی سایت هستید، سعی کنید شب ها یک بازی توسعه دهید. استک اکسچنج در این باره می نویسد:
به برنامه نویس ها توصیه می شود همزمان روی دو یا سه پروژه کار کنند. زمانی که یک جا گیر می کنید، بهتر است آن را رها کرده و برای مدتی روی پروژه دیگر تمرکز کنید. اینکار به شما اجازه می دهد با ذهنیتی آماده تر سراغ پروژه اولی بروید.
کمتر راه حلی به اندازه تغییر حالت، به رفع خستگی کمک می کند و برنامه نویسی هم از این قاعده مستثنی نیست. گاهی اوقات بهتر است یک چالش جدید را امتحان کنید.



5- فرسودگی

اگر دلیل ایجاد مانع در برابرتان هیچ کدام از موارد قبلی نیست، احتمالا حجم کاری زیاد شما را فرسوده کرده است. نشانه های این مورد شامل اضطراب، ترس از بازدهی پایین و نادیده گرفتن سلامتی به خاطر کار است. فرسودگی واژه روانشناسی است که به خستگی مزمن و کاهش علاقه به کار اشاره دارد. این عامل به عنوان یکی از دلایل استرس شغلی مزمن شناخته می شود.





نشانه های فرد دچار فرسودگی مشابه افرادی است که به افسردگی بالینی مبتلا شده اند. در مطالعه ای که نشانه های افسردگی را بین کارکنان دچار فرسودگی و بیماران مبتلا به افسردگی بالینی مقایسه کرده، هیچ تفاوت شاخصی بین دو گروه مشاهده نشده است. در واقع کارکنان فرسوده به همان اندازه بیماران افسرده درگیر معضل هستند.
یکی از دلایل این مشکل این است که اعتیاد به کار به خاطر ایجاد تغییرات در مغز و جسم می تواند به سلامت ذهنی فرد صدمات جدی وارد کند. یکی از پیامدهای این معضل فقدان انگیزه و میل به کدنویسی است.
گفتنی است حتی اگر برنامه نویسی شغل اصلی شما نباشد، ممکن است بازهم در دائم اعتیاد به کدنویسی گرفتار شوید چرا که اگر بیش از حد به سرگرمی ها و پروژه های جانبی اهمیت بدهید، کنترل شما را در دست خواهند گرفت. راه های دیگری برای غلبه بر فرسودگی وجود دارد اما در نهایت این شمایید که باید آن را به زیر بکشید.



چگونه بر موانع برنامه نویسی چیره شویم؟

آخرین نکته ای که می خواهیم به آن اشاره کنیم این است که گاهی اوقات موانع برنامه نویسی می تواند ناشی از گرسنگی، تشنگی و حتی عدم تحرک باشد. اگر بدن شما به اندازه کافی انرژی یا آب دریافت نکند، ممکن است در معرض حملات حاد افسردگی و فقدان انگیزه قرار بگیرید.
از نظر تحرک هم حتما لازم نیست به باشگاه سر بزنید. امروزه تمرین های ساده و در عین حال کارآمدی برای کارکنان پیشنهاد می شود که می توان آنها را پشت میز و طی چند دقیقه انجام داد. در نهایت فراموش نکنید که مغز سالم، در بدن سالم است.


می توانید از طریق دکمه زیر، مقاله را با دوستانتان در تلگرام به اشتراک بگذارید




منبع: 
5 Ways to Beat Programmer’s Block Right Now
تاریخ درج: 1398/04/31
دانلود مقاله